نمایش پست تنها
قدیمی 26-06-2010, 01:03 PM   #4
3dman
(کاربر باتجربه)
 
تاریخ عضویت: May 2010
نوشته ها: 113
پیش فرض

فیلمسازان تازه بال و پر گرفته به این تقاضا پاسخ داده و نه تنها نمایشنامه های درام، کمدی ها و داستان های عشقی یا رمانتیک، بلکه داستان های تخیلی را هم وارد گود کردند. در میان این فیلمسازان، یک فیلمساز فیلم های تخیلی پیدا شد که کشف بسیار مهم و حیاتی درباره ی تکنیک فیلم های انیمیشن انجام داد. نام او جورج ملیس George Melies بود.

جورج ملیس

فیلم های او از عشق زمان کودکیش به عروسک های نخی و تئاتر اسباب بازی نشأت گرفته، که با نوعی جذابیت همراه با افسون بزرگسالان، مخلوط شده است. ملیس که خودش را «آماتور بزرگ هنرهای جادویی» می خواند، و در چشم بندی هایش روی صحنه ی تئاتر مهارت داشت، وسیله ی ارتباطی جدیدیعنی سینما را به مثابه ی نوعی امتداد ذاتی هنر جادویی خود می دانست، هنری که مملو از تغییر شکل ها و قیافه ها، تبدیل های جادویی چیزی به چیز دیگر، و ظاهر شدن و غیب شدن های مرموز بود. منابع فیلم های تخیلی او داستان های پریان، قصه های متداول و قصه های قهرمانان علمی تخیلی هموطن او ژول ورن، بود. او برخی از نوشته های باستانی روم و یونان را در مورد سحر و جادو و شعبده بازی، از نو خلق کرد. او حیله های عکاسی را جایگزین مهارت های مرسوم شعبده بازی کرد. عجیب است که تکنیکی که ملیس را قادر میکرد دختری را تبدیل به پروانه یا زنی را غیب کند و به جای او یک اسکلت ظاهر نماید، بطور اتفاقی کشف شده بود. ملیس در جایی مینویسد : «دوربینی را که در آغاز از آن استفاده می کردم می بایست برای عملی مقدماتی آماده می کردم که اگر درست انجام نمی شد ممکن بود باعث پاره شدن فیلم، یا اغلب اوقات باعث توقف چرخش فیلم در دوربین شود. در همین زمان بود که یک حقه(effect) ی غیر منتظره کشف شد. یک روز در سال 1896 موقعی که از میدان اپرا فیلمبرداری می کردم، که کار بسیار کسل کننده ای بود، یک دقیقه طول کشید تا فیلم را آزاد کرده و دوباره دوربین را به راه بیندازم - در طول یک این دقیقه، مردم ، اتوبوس ها و وسایل نقلیه دیگر در جلو دوربین رفت و آمد می کردند.
در موقع پرتوافکنی فیلم که آن فاصله یک دقیقه ای هم به آن متصل بود ناگهان متوجه شدم اتوبوس خط «هادلین به باستیل» تبدیل شد به یک نعش کش و مردها تبدیل به زن شدند. در اینجا حقه ای از نظر جابجا کردن یا عمل جانشینی کردن فیلم در دوربین کشف شد که بعدا به آن Stop-Motion گفتند.دو روز بعد از این واقعه، من اولین تبدیل تدریجی یا متامورفوز Metamorphose مرد به زن، و اولین غیب شدن ناگهانی را انجام دادم، که موفقیت بسیاری بدست آورد...»
البته این ترفند در دوربین یک سال قبل از آن برای اولین بار در امریکا کشف شده بود. به این ترتیب که در فیلم کینوتوسکوپ متعلق به ادیسون، به نام اعدام ملکه ماری، یک چشم بندی اجباری کشف شده بود. در این فیلم درست قبل از اینکه تبر اعدام کننده پایین بیاید، جای بازیگر زن ملکه را با یک عروسک مدل او عوض کردند. اما بدون تردید ملیس اولین فیلمساز اروپایی بود که این تکنیک را مستقلا کشف و بعدا به حد زیاد و یا نتیجه ی عالی از آن استفاده کرد.
تکنیک ایست-حرکت یا Stop-Motion یا Stop-Action این امکان را برای ملیس فراهم ساخت که چشم بندی های حیرت آور سینمایی را در فیلم هایش به وجودآورد.
مثل فیلم شاهکار او از نظر حقه های سینمایی، بنام سفر به ماه در سال 1902، بعدها این تکنیک بصورت یک تکنیک استاندارد درآمدکه به وسیله ی آن برای ده ها سال، جلوه های ویژه ی سینمایی بسیاری ساخته شد.

صحنه ای از فیلم فانتزی سفر به ماه

ملیس در سال 1907 می نویسد: « من تردید ندارم که بگویم امروزه در صنعت فیلمسازی (سینماتوگرافی) این امکان وجود دارد که به غیر ممکن ترین چیزها واقعیت ببخشیم.» با اینکه مبانی تکنیک فیلمسازی انیمیشن، جهانی است (از یک تصویر فیلمبرداری کنید...فیلمبرداری را متوقف و تصویر را تغییر بدهید باز هم فیلمبرداری کنید و...) اما برای انیمیشن واسطه های متنوعی بکار گرفته اند و به وسیله ی آنها توهم های بصری از زندگی واقعی را به وجود آورده اند. متداولترین این واسطه ها یا وسیله ها یا Media نقاشی یا متحرک سازس با نقاشی بوده است و علت آن، شاید پیوند مهم بین داستان گویی و Illustration یا مصورسازی باشد. پیوندی که میراث کارتونیست ها و کاریکاتوریست ها... و تاثیر طراحی گرافیک در عالم تبلیغات است.

ادامه دارد...

ویرایش توسط 3dman : 07-08-2010 در ساعت 07:08 PM
3dman آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول